به پایتخت در حال انقراض جهان خوش آمدید / سیاره ما با یک انقراض دسته جمعی روبرو است
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۱۹۰۷۲
فرارو- اینجا اوآهو یکی از جزایر هشت گانه ایالت هاوایی آمریکا در اقیانوس آرام است. "دیوید سیشو" دانشمندی که در آن منطقه فعالیت میکند در یک مخزن پلاستیکی کوچک را باز کرد. او از میان انبوهی از برگها چیزی گرانبها را بیرون آورد. او میگوید: "من میتوانم بگویم که اینها یکی از نادرترنی موجودات روی زمین هستند".
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از وُکس، این آزمایشگاه توسط برنامه پیشگیری از انقراض حلزون ایالتی (SEPP) اداره میشود. شاید بتوان اینجا را یک کشتی نوح امروزین قلمداد کرد که محل زندگی تقریباً ۴۰ گونه حلزون است که یا در طبیعت منقرض شدهاند یا در شرف انقراض هستند. سیشو زیست شناس ایالتی که برنامه پیشگیری از انقراض حلزون ایالتی را اداره میکند میگوید: "در دهههای اخیر صدها گونه حلزون در سراسر جزایر هاوایی منقرض شده اند. صدها گونه دیگر اکنون در معرض خطر نابودی قرار دارند. این حیوانات ممکن است بر اساس برخی تعاریف فاقد کاریزما باشند، اما در فرهنگ بومی هاوایی و در اکوسیستمهای خود نقش مهی دارند. آنها مواد مغذی را بازیافت میکنند و به بارور شدن جنگل که منبع آب برای جزیره است کمک میکنند".
این مبارزه برای بقا منحصر به حلزونها نیست. تعداد زیادی از گونههای بومی هاوایی در دهههای اخیر ناپدید شده اند از جمله بسیاری از گیاهان، پرندگان و حشرات. خدمات ماهی و حیات وحش ایالات متحده به طور رسمی از انقراض ۲۱ گونه جانوری در سراسر امریکا خبر داده است. هشت گونه از آنها پرندگان منطقه هاوایی بودند. یک بحران انقراض در سرتاسر جهان در حال وقوع است جایی که حدود یک میلیون گونه در حال حرکت به سوی انقراض هستند. با این وجود، هاوایی در این میان منحصر بفرد است. هاوایی بیش از هر ایالت دیگری گونههای خود را از دست داده و این یکی از دلایلی است که به آنجا لقب پایتخت انقراض جهان داده شده است.
حلزونها و پرندگان در هاوایی تحت قانون گونههای در معرض خطر محافظت میشوند. براساس تجزیه و تحلیل صورت گرفته توسط "وُکس" از دادههای فدرال حدود ۱۶۷۰ گونه و زیرگونه تحت این قانون قرار دارند و محافظت میشوند. نزدیک به یک سوم آن گونهها و زیرگونهها در هاوایی مودر حمایت قرار میگیرند.
اکنون این قانون در آستانه پنجاهمین سالگرد تصویب خود به طور گسترده به عنوان قویترین قانون زیست محیطی امریکا قلمداد میشود. با این وجود، بسیاری از گونههایی که هدف قانون حفاظت هستند در حال تقلا برای بقا میباشند. این قانون امروز با چالشهای پیچیده تری نسبت به زمانی که کنگره در سال ۱۹۷۳ آن را تصویب کرد از جمله تهدید تغییرات آب و هوایی مواجه است. در نتیجه، این پرسش مطرح میشود که آیا این قانون هنوز کارآمد است؟ هیچ مکانی بهتر از هاوایی برای بررسی پاسخ این پرسش وجود ندارد.
حلزونهای موجود در آزمایشگاه سیشو زمانی در اوآهو به قدری رایج بودند که بومیان هاوایی از آنها برای ساختن حلقههای گل که نماد عشق و احترام است استفاده میکردند. با این وجود، در سال ۲۰۱۲ میلادی زمانی که سیشو کار خود را برای آن ایالت آغاز کرد محققان توانستند تنها یک جمعیت را در طبیعت بیابند. چند ده یا چند حلزون به برگهای درختان گواوا در درهای درست از سواحل محبوب هونولولو چسبیده بودند.
آینده آنها از این لحظه تاریک شد. رانش زمین در کوهستان تعدادی از درختان حلزون دار را به دره فرو ریخت. پس از آن، تیم تحت رهبری سیشو تنها شش حلزون باقی مانده را پیدا کرد. آنان در نهایت آن حلزونها را با خود بردند و جمعیت آنها را به ۵۰ حلزون رساندند. البته پس از آن یک عامل بیماری زا به آزمایشگاه نفوذ کرد و جمعیت آن حلزونها را به کمتر از ده حلزون کاهش داد.
سیشو میگوید: "این به مثابه یک کابوس بود". امروزه جمعیت حفاظت شده Achatinella fulgens تقریبا به ۶۰ نفر رسیده و در وضعیتی در برزخ مانده گرفتار شده است. سیشو حلزونهای بزرگسال را در مخزنهای جداگانه نگهداری میکند تا نتوانند بیماری را به یکدیگر انتقال دهند. او میگوید:"ما آنها را در سلولهای انفرادی نگهداری میکنیم و سپس به صورت دورهای ملاقتهای زناشویی خواهند داشت".
قانون گونههای در معرض خطر انقراض یک قانون پیچیده است، اما هدف آن ساده میباشد: احیای جمعیت گیاهان و جانوران در معرض خطر و اکوسیستمهایی که آنان به آن متکی هستند به گونهای که منقرض نشوند. در میان سایر مقررات قانون آسیب رساندن به گونههایی که در معرض خطر انقراض طبقه بندی شده اند جرم محسوب میشود.
اگر به قانون گونههای در معرض خطر انقراض به شکلی دقیق نگاه کنید به عنوان وسیلهای برای جلوگیری از انقراض برخی از نادرترین گونههای کشور یک قانون قدرتمند است. بیش از ۹۹ درصد از گیاهان و جانوران موجود در فهرست گونههای در معرض خطر فدرال هنوز در این سیاره هستند.
برای میلیونها سال گیاهان، پرندگان و سایر موجودات در جزایر هاوایی در غیاب شکارچیان و انگلها به صورت مجزا تکامل یافتند. گیاهان نیازی به دفاع از خود نداشتند بنابراین آنها فاقد خار هستند. سپس مهاجران در ابتدا پلینزیها و سپس از اواخر دهه ۱۷۰۰ میلادی اروپاییها وارد شدند. مهاجران به ویژه اروپاییها با خود انبوهی از گیاهان و جانوران خارجی مانند خوک، گربه و موش را آوردند که گونههای بومی در برابر آنها تا حد زیادی بی دفاع بودند. برای Achatinella fulgens یک مشکل اصلی حلزون گرگ گلگون بود. آن ایالت برای اولین بار در دهه ۱۹۵۰ میلادی آن نرم تن را به عنوان وسیلهای برای خلاص شدن از شر یک حلزون غیربومی دیگر به جزایر معرفی کرد. حلزون گرگ شکارچی ماهری است که پسرعموهای بومی خود را با ردیابی رد پای لجن آنها شکار میکند.
پس از آن تغییرات اقلیمی وضعیت را برای حیوانات بومی دشوارتر ساخت. افزایش دما به گسترش برخی از گونههای مهاجم کمک کرد از جمله به گسترش پشههایی که پرندگان و شاید حتی حلزون گرگ را میکشند. گرما هم چنین به صخرههای مرجانی آسیب میرساند. در همین حال، افزایش سطح دریا زیستگاههای ساحلی که در آن فُک ها، لاک پشتها و سایر حیوانات لانه میکنند را کاهش میدهد. این وضعیت باعث به هم ریختن همه چیز میشود.
از برخی جهات جغرافیا و تاریخ هاوایی آن ایالت را به شکل منحصر بفردی در برابر تهدیدات محیطی آسیب پذیر میسازد. با این وجود، مشکلاتی که آن ایالت با آن مواجه است به شکل فزایندهای جهانی هستند. در واقع، هاوایی فضایی از آن چیزی است که در جهان در حال رخ دادن است. اگر متوجه شویم در این محیط منزوی چه اتفاقی در حال رخ دادن است و بتونیم راه حلهایی در اینجا پیدا کنیم همان راه حل برای مثال در نیویورک نیز کارساز خواهند بود و میتوانیم زندگی را برای همگان بهتر سازیم.
به کائوآی میرویم. اینجا ساحلی در جزایر هاوایی است. "لورن پدرسون" تکنسین حفاظت در یک گروه محیطی به نام حفاظت از حاشیه اقیانوس آرام ظرفی را که روی آن پوشانده شده بر میدارد تا بتوانیم داخل آن را نگاه کنیم. پرهایی را در سایهای خاکستری دیدیم و یک منقار سیاه به همراه کُرک زیاد که متعلق به یک پرنده به نام پترل هاوایی بود.
این گونه زمانی در هاوایی مانند کبوترهای نیویورک بسیار فراوان بود. با این وجود، با ورود شکارچیان به آن منطقه و ساخت و ساز هتلها جمعیت پرندگان دریایی کاهش یافت. در سال ۱۹۶۷ میلادی این گونه از پرندگان به اولین گونههای آمریکا تبدیل شدند که نام شان در طبقه بندی گونههای در معرض خطر انقراض قرار گرفت و تحت حمایت فدرال قرار گرفتند. به گفته حامیان محیط زیست در این مدت یک هتل مجلل در ساحل شمالی کائوآی به این گونه از پرندگان دریایی در حال انقراض آسیب میرساند و هنگامی که پرندگان جوان برای اولین به سوی دریا پرواز میکنند در کنار ماه و ستارگان قرار میگیرند. با این وجود، نورهای روشن هتل آنان را منحرف کرده و باعث میشود که به سمت خشکی پرواز کنند و در برخی موارد از فرط خستگی در آسمان سقوط میکردند.
یک گروه محیط زیستی با نام "عدالت زمین" (Earth Justic) از آن هتل شکایت کرد و مدعی شد که قانون حفاظت از گونههای در معرض خطر انقراض را نقض کرده است. هتل در نهایت موافقت کرد که آلودگی نوری را کاهش داده و از حفاظت از آن پرندگان دریایی حمایت مالی به عمل آورد.
مانند بسیاری از حلزونهای ایالتی پرندگان جنگلی در اینجا به طور کامل توسط گونههای غیر بومی ویران شده اند. نه تنها موشها و گربهها فرزندان آن حلزونها را میخورند و تخمهای شان را میدزدند بلکه نیش یک پشه غیر بومی میتواند آنها را به مالاریا مبتلا کند و اغلب کشنده است. در دهههای اخیر افزایش دما به گسترش پشههای آلوده به مالاریا دامن زده و با ورود پشههای بیشتر گونههای بومی باقی مانده جنگل را در معرض خطر بیش تری قرار میدهد.
قانون گونههای در معرض خطر انقراض بر دو رویکرد اصلی تمرکز دارد: پرورش پرندگان در اسارت برای کسب اطمینان از وجود جمعیت پشتیبان در صورت انقراض و دومی کاهش تعداد پشههای حامل مالاریای پرندگان. رویکرد دوم از نظر زیست شناسی جذاب است.
با این وجود، این اقدامات دشوار هستند، زیرا بسیار پرهزینه میباشند. بسیاری از تلاشها برای نجات حلزونهایی مانند Achatinella fulgens به همین ترتیب محدود به نظر میرسند. فراتر از پرورش حلزونها دولت و سایر کارکنان محیط زیست دهها زندان حلزون در جنگل ساخته اند: محوطههایی به اندازه یک زمین بسکتبال که برای جلوگیری از ورود گونههای مهاجم طراحی شده اند. آن محیط با برق با ولتاژ پایین پوشش داده شده سیستمهایی که گونههای مهاجم را در صورت نزدیک شدن بیش از حد به حلزونها را با شوک مواجه میسازد. این اقدامات برای جلوگیری از کاهش سریع جمعیت حلزونها مفید بوده، اما کافی نیستند.
گونه حلزون Achatinella fulgens ممکن است هنوز زنده باقی بماند. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود تیم سیشو جمعیت حلزونها را به صدها حلزون افزایش خواهد داد و هر بار یک ملاقات جفتگیری باعث بهبود وضعیت آنان میشود. با این وجود، سرنوشت بسیاری از گونههای دیگر حلزون آن جزیره چندان مشخص نیست.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل گونه های در معرض خطر انقراض حلزون ها آن ایالت شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۹۰۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فعال مطرح یهودی: ما به یک مهاجرت دسته جمعی از «صهیونیسم» نیاز داریم
یک نویسنده و فعال یهودی کانادایی تأکید کرد: «صهیونیسم از لحظه ظهور خود نوعی آزادی زشت را به وجود آورده است که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان یک تهدید جمعیتی مینگرد؛ همانطور که فرعون از افزایش جمعیت بنی اسرائیل میترسید و برای همین دستور کشتن بچههایشان را صادر کرد.»
به گزارش ایسنا، «این عید پاک، ما نه به بت دروغین صهیونیسم نیاز داریم و نه آن را میخواهیم بلکه آزادی از پروژهای را میخواهیم که به نام ما مرتکب نسل کشی میشود.»
این سخنان «نائومی کلاین»، استاد دانشگاه، نویسنده، روزنامهنگار و فعال اجتماعی یهودی کانادایی در جریان فعالیتهای «عید پسح در خیابانها: تسلیح اسرائیل را متوقف کنید» است که در روزنامه گاردین منتشر شده است.
او میگوید: «به موسی و خشم او فکر میکردم که از کوه پایین آمد و بنی اسرائیل را در حال پرستش گوساله طلایی دید. اکوفمینیست درون من همیشه از این داستان ناراحت بوده است: چه خدایی است که به حیوانات حسادت میکند؟! چه خدایی است که میخواهد همه مقدسات زمین را به نام خود ذخیره کند؟! با این حال، من راهی برای درک داستان پیدا کردم. در مورد بتهایی صحبت میکند که ما آنها را تقدیس میکنیم و تبدیل به خدایان دروغین میشوند. این درباره گرایش انسان به پرستش هر آنچه دنیایی و فریبنده است و نگاه به چیزهای کوچک و بی ارزش و مادی به جای بزرگ و متعالی است. آنچه میخواهم امشب در این عید پاک انقلابی و تاریخی در خیابانها به شما بگویم این است که بسیاری از مردم ما یک بار دیگر خدای دروغین را میپرستند و از آن خوشحال و سرمست و با آن نجس شدهاند. این خدای دروغین، صهیونیسم است که عمیقترین داستانهای کتاب مقدس ما در مورد عدالت و آزادی از بردگی مانند خود داستان عید پسح را میگیرد و آنها را به سلاحهای وحشیانه استعماری سرقت زمین تبدیل میکند و از آنها به عنوان نقشه راه برای پاکسازی قومی و جنگ نسل کشی استفاده میکند.
صهیونیسم بتی است که جرأت میکند ایده متعالی سرزمین موعود را که استعارهای از آزادی بشر است و با ادیان بسیاری به گوشه و کنار این جهان سفر کرده است، بگیرد و آن را به سند فروشی به یک دولت نظامی قومی تبدیل کند. نسخه رهایی که توسط صهیونیسم سیاسی پیشنهاد شده است، خود یک ایده ناپسند است. این امر از ابتدا مستلزم اخراج دسته جمعی فلسطینیها از خانهها و سرزمینهای اجدادی خود در جریان نکبت بود.
صهیونیسم از لحظه پیدایش، نوعی آزادی زشت ایجاد کرده است که به کودکان فلسطینی نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان یک تهدید جمعیتی نگاه میکند، همانطور که فرعون از افزایش جمعیت اسرائیلیها میترسید و برای همین دستور کشتن بچههایشان را صادر کرد.
صهیونیسم ما را به لحظه فاجعه کنونی رسانده است و زمان آن فرا رسیده که به صراحت بگوییم: همیشه ما را به اینجا میرساند. این یک بت دروغین است که بسیاری از مردم ما را به مسیری بسیار غیراخلاقی سوق داده است و اکنون آنها را وادار کرده است که نقض پندهای اصلی را توجیه کنند: نکش. دزدی نکن. طمع نداشته باش.
این یک بت و خدای دروغین است که آزادی یهودیان را با بمبهای خوشهای که کودکان فلسطینی را میکشند و معلول میکنند، برابر میداند. این بتی است که به تمام ارزشهای یهودی خیانت کرده و میکند.
و با عشق ما به عنوان مردم به متون و آموزش، امروز یک بت و خدای دروغین نزد ما میآید تا بمباران تمام دانشگاههای نوار غزه، تخریب مدارس، بایگانیها و چاپخانههای بی شمار و کشتار صدها نفر از دانشگاهیان، روزنامه نگاران و شاعران را توجیه کند. این چیزی است که فلسطینیها آن را به عنوان مکتب کشی میشناسند که به معنای نابودی وسایل آموزش است.
در همین حال، در این شهر، دانشگاهها در حال فراخواندن پلیس نیویورک هستند و خود را در برابر تهدید خطرناکی که دانشجویانشان جرأت میکنند از آنها سؤالات اساسی بپرسند، مصون میکنند؛ سوالاتی مثل: چگونه میتوانید ادعا کنید که اصلا به چیزی یا حتی به ما اعتقاد دارید. درحالی که به این نسل کشی کمک میکنید یا روی آن سرمایه گذاری و با آن همکاری میکنید؟
به بت دروغین صهیونیسم برای مدت طولانی اجازه داده شده است که بدون کنترل رشد کند. پس امشب میگوییم: این بت به همین جا ختم میشود. یهودیت ما نمیتواند یک دولت قومی را در خود جای دهد، زیرا یهودیت ما ماهیت بینالمللی دارد. یهودیت ما نمیتواند توسط تشکیلات نظامی خشمگین آن دولت، محافظت شود، زیرا تمام کاری که این ارتش انجام میدهد کاشت غم و اندوه و درو کردن نفرت است، از جمله علیه ما به عنوان یهودیان.
یهودیت ما توسط افرادی تهدید نمیشود که صدای همبستگی خود را با فلسطین از همه نژادها، قومیتها، طیفها و نسلها بلند میکنند. یهودیت ما یکی از آن صداهاست و میداند که امنیت و رهایی جمعی ما در همراهی با این گروه نهفته است.
ما به بت صهیونیسم نیازی نداریم و آن را نمیخواهیم. ما خواهان رهایی از پروژهای هستیم که به نام ما نسل کشی میکند. رهایی از ایدئولوژی که هیچ برنامهای برای صلح جز تعامل با دولتهای نفتی تئوکراتیک قاتل همسایه و در عین حال فروش تکنیکهای ترور خودکار به جهان ندارد.
ما به دنبال رهایی یهودیت از دولت نژادی هستیم که میخواهد یهودیان دائما احساس ترس کنند، میخواهد فرزندانمان بترسند و میخواهد ما باور کنیم که جهان علیه ماست تا به زیر گنبد آهنین آن فرار کنیم، یا حداقل برای حفظ اسلحه و کمکهای مالی به آن اقدام کنیم. این بت و معبود دروغین است.
موضوع فقط به بنیامین نتانیاهو محدود نمیشود، بلکه شامل دنیایی است که نتانیاهو را خلق کرده است.
ما که هستیم؟ ماهها و ماهها در این خیابانها بودیم، داریم بیرون میرویم. خروج از صهیونیسم.
ما به امثال چاک شومرهای این دنیا نمیگوییم اجازه دهید مردم ما بیرون بروند. بلکه میگوییم ما خارج شدیم. فرزندان شما چه؟ آنها اکنون با ما هستند.»
انتهای پیام